در وبگردی شبانه به مطلب و درد دلی از همکارمان جناب مهدوی که شیوائی قلمش ستودنی است در وزین وبلاگش برخوردم دریغم آمد شما را شریک وبگردی خود ننمایم .... گلایه جناب مهدوی را میخوانیم و از ایشان نیز گله میکنیم که چرا نیستید و چرا نمینویسید .... امیدوارم عدم ذکر ممنوعیت در انتشار مطالب جوازی باشد برای حقیر در انتشار مطلب ...
.برآن بودم تا بنا به دلایلی ، دیگر پستی نگذارم اما، ما درچه خیال و فلک کج مدار در چه خیال ! ثبت آنی اسناد، کابوسی شده برای ما ، آیا هر کسی می تواند با صدور دستوری ایجاد تکلیف کند ؟ اگر تکلیف ، مستلزم هزینه ای باشد ، هزینه اش با کیست ؟ اگر تکلیف را استلزام ضرر باشد ، چه کسی از عهده ضرر ، بر خواهد آمد؟ اگر تکلیف مخالف قانون باشد ، تکلیف چیست ؟ اگردر اجرای تکلیف سب و لعنی به ما شود ، آیا ما بری از آنها هستیم ؟ اگر فردا روزی، کسی میل فرماید که سردفتران باید لباس فلان فرم بپوشند و خودکار بهمان رنگ استفاده نمایند و یا پای پیاده بروند و بیایند و یا با فلان زبان تکلم کنند ویا اصلا" در محل کار خود، حرف نزنند! و .... باید طریقه مرضیه ، سمعا" و طاعتا"را در پیش گرفت ؟ آقایان روزی خود و خانواده محترمشان را از محل وجوهی که در فیش حقوقیشان از خزانه عمومی تاٌمین می شود ، می برند . اگر اینترنت قطع باشد ، اگر وی پی ان وصل نشود ، اگر سخت افزار خراب شود ، اگر سرور راه ندهد ، اگر سرور خطا بگیرد ، و اگر .........چه کسی به بنده دیناری کرم می کند تا : رایانه بخرم ، چاپگر ابتیاع نمایم ، اینترنت پرسرعت بخرم ، حقوق و مزایای کارگر بدهم ، مال الاجاره بدهم ، حق بیمه کارکنان بدهم، هزینه مصارف آب ، برق ، تلفن و گاز بدهم ،لوازم التحریر بخرم ، و...... تازه هزینه خانواده بماند ......آری، خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن آسان بود . آقایان جایشان گرم و نرم بادا ، اگر برای تنظیم و ثبت یک سند حتی ده ساعت کسانی معطل شوند ککشان نخواهد گزید ! عجب اینکه دوستان شبانه سند می نویسند و ایام تعطیل چراغ دفترشان روشن است ! حیاط خلوت برچیده شد! اما آشپزخانه و هال و سرویس بهداشتی و .... مفتوح گردید . علت چیست که ، هرفرمانی را صادر می فرمایند؟! آیا واقعآ" سردفتران از منظر حقوق اداری ، کارمندان اداره ثبت هستند ؟! به چه دلیل ، بدون مهیا بودن شرایط < به معنای واقعی کلمه >، فرمان صادر می شود ؟ آیا فرمان فرمایان خود را پاسخگو می بینند ؟ آیا شجاعت به اعتراف اشتباه دارند ؟ آیا در مقابل خدا و خلق خدا، خود را مسؤل می دانند ؟ دیگر کتابت از میان رفت ، کاتبی ، مضمحل شد ، دیگرکریمه < ن والقلم و ما یسطرون> منتسب به ما نیست ، دیگر آیه شریفه تداین ، و امربه کتابت ، به ما برنمی گردد ، دیگر احتیاج نیست تا حقوقدان باشی بلکه اگر از رایانه سر در بیاوری، شدی سردفتر . دیگر طرفین معامله عملا" انشاء نمی کنند ، بلکه فقط املاء معاملات است، آنهم توسط کارمند دفترخانه. دیگر هر قدر بد خط باشی اصلا" ایرادی ندارد، چون چاپگرت عوضت خوش خط است ، در فردایی دیگر سراغ حق التحریر می روند ، چرا ؟ چون ، چگونه برای چیزی که تحریر نمی کنید ، حقی می طلبید . اساسا" این منصب را مدتهاست که کم رنگ و کم رمق ساخته اند . شأن آن نیست تا ،داد خواست ثبت کند یا محاسبه مالیات نماید یا .......من آنچه شرط بلاغ بود با تو گفتم ، تو خواه پند گیر ، خواه ملال . البته باید اذعان داشت که موجبات بسیاری از این ناروایی هایی که بر ما روا داشته اند را، همکارنمایانی فراهم کرده و می کنند .و باز البته متشرعان نیک می دانند که به گناه دیگران، بی گناهان را نباید مجازات نمود . در خاتمه امیدوارم تا مسؤلین محترم با سعه صدربه این گلایه ها نگریسته ،و تمام هم خود را در حل این معضل ورفع این تحمیل شاق و تکلیف ما لایطاق ، قرار دهند و اگرمسؤلی با خواندن این مطالب رنجشی در خود، از اینجانب احساس کرد، بداند که بدرد مسؤلیتی که به او محول شده نمی خورد و لاغیر . والعاقبة للمتقین از مطالب وزین وگرانقدر میرزا بنویس
نظرات شما عزیزان: